۲/۱۵/۱۳۸۷

خب، حالا من چی بگم؟

۱. باز رفتم ونکوور و برگشتم (دو سه هفته پیش البته)، اما چه رفتنی و چه برگشتنی! بلیط برگشت رو به اشتباه به جای هفت صبح برای هفت شب خریدم و موقع رفتن هم از پروازم جا موندم و مجبور شدم هشت ساعت تو فرودگاه منتظر بمونم تا با پرواز بعدی که تاخیر هم داشت برم! در ضمن این فرودگاه مسخره لس‌انجلس اینترنت مجانی هم نداره. خلاصه با توجه به این که خبر جا موندنم به کل عالم رسید، فکر کردم اینجا هم بنویسم که کسی احیانا بی‌خبر نمونه؛ بله! حتی من هم ممکنه جا بمونم.
۲. جدا از این شاهکاری که کردم، باقی سفر خوب بود. مجری افتخاری کافه رادیو هم شدم، که خیلی هیجان انگیز بود، البته برای من، نه احتمالا برای کسانی که صدای من رو (با تپق‌های فراوان) شنیدن. هر چقدر به پویا میگم که صدای من شنونده‌ها رو فراری میده، به خرجش نمیره. حالا قرار شده که به سلامتی هر وقت من میکروفون خریدم، با کافه رادیو همکاری کنم و توی برنامه‌هام فقط از کلماتی استفاده کنم که حرف «ر» ندارن!
۳. فکر کردم این بار برای تنوع شکسته (محاوره‌ای) بنویسم.
۴. حتی به چهار شماره هم نرسید، بقیه‌ش برای بعد.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

پس شما بودید؟ من همونروز برنامه رو از سابت کافه رادیو شنیدم و حسابی لذت بردم امیدوارم که همیشه موفق باشید در مورد فرودگاه هم من یک توصیه دارم همیشه سعی کنید از فرودگاههای شمال کالیفرنیا استفاده کنیدمن اصولا زندگی در شمال رو ترجیح میدم

تنوع شماره 3 هم عالی بود منتظر برنامه های رادیویی تون هستم پیروز باشید

ناشناس گفت...

همین بود که برنامه حسابی شده بودها

میکروفون چنده بده من می خرم

اصلا آدرس بده مستقیم می فرستم دم خانه