۱۲/۱۶/۱۳۸۶

میان ماندن و رفتن

نوشته: جعبه‌ش رو هم نگه می‌دارم، دست‌خط تو روشه.
نوشته: باورم نمیشه، چند وقت دیگه میشه سه سال.
نوشته: من به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود.
.
.
.
سرم گیج میره...

هیچ نظری موجود نیست: