۹/۲۶/۱۳۸۶

اتاق مرتب

 می‌خواهم دوباره مثل همان روزهای اول فقط برای خودم بنویسم، طوری که انگار تنها خودم نوشته‌هایم را می‌خوانم، تغییر آدرس و مرگ بلاگرولینگ هم شرایط را هموار کرده‌اند. 

من هم نتوانستم از بلای همه‌گیر وبلاگ نوشتن در شب امتحان فرار کنم، فردا و پس‌فردا سه تا امتحان پایان ترم دارم و روز بعد از امتحان‌ها عازم ونکوور زیبای نمناک هستم. بعد از خریدن بلیط متوجه شدم بی این که برنامه‌ریزی کرده باشم، برای شب یلدا آنجا خواهم بود. البته دیروز شنیدم که طی یک قایم‌باشک بازی خلاقانه خانواده عمو جان قرار است بعد از رسیدن من ونکوور را به قصد کالیفرنیا ترک کنند، اما خوشبختانه برای شب یلدا دور هم خواهیم بود. 

امروز ماموران «جهانِ کمد» بعد از چند ماه انتظار و زجرکش کردن ما با خرابکاری‌های احمقانه‌ی متوالی‌شان، قفسه‌بندی کمد اتاقم را تمام کردند و من بالاخره از مصیبت آشفتگی نجات پیدا کردم. در این لحظه احساس من از دیدن لباس‌هایی آویخته در کمد و وسایل مرتب چیده شده روی قفسه‌ها قابل توصیف نیست. مبل راحتی اتاقم هم پس از یک دوره‌ی طولانی از جان‌گذشتگی و ایفای نقش جالباسی، دوباره نقش مبل پیدا کرده است. 
زنده باد نظم و ترتیب!

۷ نظر:

Tameshk گفت...

راست میگی واقعا خستگی ادم در میره به کمد و کشوی مرتب شده نگاه می کنه

Nazy گفت...

Salam Marjan Jan:

I don't have blogrolling and I check my favorite blogs the old fashioned way, by visiting them! That's why the trick didn't work on me and I found out about your new post (which you wrote for yourself only).

I'm glad your exams are almost over and that you'll be going home to your family. Good going. But will you stay there throughout the break? I thought you were going to come and visit us up here?! Wherever you are and whatever you do, Sheni Jan, be good, be happy, and shine and sparkle as only you can. I send you good viberations and wish you a wonderful Yalda, a Merry Christmas, and A Happy New Year with your loved ones. Khasteh nabashi azizam.

P.S. I can't wait to be rich enough some day to have one of those closet organizing guys come and organize my closets. My sons' rooms are so bad, I won't even look inside as I go by these days. They must each have 50 T-shirts, 8 pairs of Jeans, 5 pairs of shoes, some basketballs, hundreds of CD's and books, and many more "mystery items" buried in the corners of their rooms. I don't know and I don't want to know. I'm glad your room is clean and tidy now.

Amir Hossein گفت...

ُسلام
اتفاقاًَ دم امتحان ها آدم بلاگ نوشتنش گل می کند
این هم خیلی خوب است که برای خودت می نویسی چون آدم اول برای خودش می نویسد بعد که خواننده ها زیاد شدند کم کم می بینه داره برای آن ها می نویسد (برای خوش آمدن آنها) نه برای خودش
ونکور خوش بگذرد
اینجا که ما منجمد شدیم

Nazy گفت...

Sheni Jan, Happy Yalda. I hope you are having a warm and wonderful time with your family azizam.

ناشناس گفت...

Daghighan yadam nist ke az kodam weblog ashna shodam ba shoma vali mikhastam tashakor konam az nasre ziba va ravanetan. va arezooie movafaghiat konam barayetan dar vancouvere ziba va namnaak

ناشناس گفت...

جهان کمد
:)))))
بایرام

Nazy گفت...

Sheni Jan:

Missing you. Please say something.