بعد از اين که سواد خوندن پيدا کردم٬ يکی از اولين کتابهايی که خوندم٬ «کارتنک شارلوت» بود. چند وقت بعدش هم مامان کارتونش رو برام خريد٬ و خلاصه تو عالم بچگی شارلوت و ويلبر و فرن دوستهای من شدن...
شايد به خاطر همينه که هنوز هم دلم نمياد که عنکبوتها رو بکشم. الآن مدتيه که يه هماتاقی دارم. از اون عنکبوتهای بزرگی که پاهای بلند و خيلی باريک و ظريف دارن. چند تا عکس هم ازش گرفتهم...
شايد به خاطر همينه که هنوز هم دلم نمياد که عنکبوتها رو بکشم. الآن مدتيه که يه هماتاقی دارم. از اون عنکبوتهای بزرگی که پاهای بلند و خيلی باريک و ظريف دارن. چند تا عکس هم ازش گرفتهم...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر