۳/۱۰/۱۳۸۵

هم‌اتاقی

بعد از اين که سواد خوندن پيدا کردم٬ يکی از اولين کتاب‌هايی که خوندم٬ «کارتنک شارلوت» بود. چند وقت بعدش هم مامان کارتونش رو برام خريد٬ و خلاصه تو عالم بچگی شارلوت و ويلبر و فرن دوست‌های من شدن...
شايد به خاطر همينه که هنوز هم د‌لم نمياد که عنکبوت‌ها رو بکشم. الآن مدتيه که يه هم‌اتاقی دارم. از اون عنکبوت‌های بزرگی که پاهای بلند و خيلی باريک و ظريف دارن. چند تا عکس هم ازش گرفته‌م...

هیچ نظری موجود نیست: